17 ماهگی و سفر کیش
١٤ تا 18 اسفند 92 خدا قسمت کرد یه سفر با ماشین رفتیم کیش
تو این سفر به شما خییییلی خیییییییلی خوش گذشت.تا تونستی آب بازی و ماسه بازی و شیطنت کردی. این وسط به ما هم تقریبا سخت گذشت چون کارهای خطرناک زیاد میکردی! نمونش اینکه تا چشمت به آب می افتاد از خود بیخود میشدی و میرفتی تو آب.آب دریا را هم میخوردی بعد که میدیدی شوره تف میگردی و قیافتو میبردی تو هم!!
بعد هم که از می آوردیمت بیرون اینقدر گریه و زاری راه مینداختی و آب آب آب میگفتی که دوباره ببریمت تو آب.
هوا گرم بود و تا پنجره را میکشیدیم پایین یهو شیرجه میزدی و میخواستی خودتو پرت کنی بیرون!
تو مسیر هم به خاطر اینکه نمیذاشتی بابا رانندگی کنه اومدیم عقب نشستیم و تو تمام مدت بهونه میگرفتی که بری جلو چون عقب زیاد تجهیزات نبود که بتونی باهاش خودتو سرگرم کنی و کار ما این وسط آروم کردن شما بود وواقعا کار طاقت فرسایی بود
اما خدا را شکر سفر خوبی بود و به شما خیلی خوش گذشت.
تو این سفر هم کلاغ پر یاد گرفتی و تو ماشین کلی با هم بازی میکردیم.
از دمپایی قرمزت هم خوشت اومده بود و همش گیر میدادی که بکنیم پات .حتی تو ماشین گریه میکردی که دمپاییتو بکنیم پات و تمام هیکل ما را خاکی میکردی.دمپایی را میذاشتیم پایین با کله شیرجه میزدی و میاوردی و میکردی پاتو کلی ذوق میکردی
حالا دیگه بریک سراغ عکسها
بقیه عکسها در ادامه مطلب
سوار بر لندیکرافت و شیرجه زدن شما تو دریا!!
اسکله جدید
ورودی پارک دلفین ها
ماسه بازی